بسم الله الرحمن الرحيم
اين متن را يا نخوانيد و يا تا آخر بخوانيد.
پا سخي است به حرفهايي که از نظر من غيرکارشناسي و غير منصفانه است و توجيه محض!
گويا مشکلات اقتصادي عقل را از کله خيلي ها پرانده است. قاليباف در گفتگوي ويژه خبري حرف هاي خوبي در زمينه اقتصاد زد.البته اين حرف کساني است که بسيار شيفته آن برنامه و طرز حرف زدن قاليباف در مورد مشکلات شده بودند.
من هم مي گويم اما از اقتصاد گفتن و گفتن و گفتن و مشکلات ريز و درشتي را رديف کردن و گفتن اينکه من اينکار را مي کنم و آن کار را نمي کنم کافي نيست.
نحوه مديريت و اجرايي کردن کارها و پروژه ها را در شهرداري و نيروي انتظامي ملاک وعده به قول ها قرار مي دهند و فراموش کرده اند که اداره کشور بزرگ و پر از دشمن خارجي و قلوه سنگ هاي سرشکن داخلي مثل ايران، شهرداري و نيروي انتظامي نيست!
من منکر خدمات ايشان نيستم و کارها و زحماتشان را نفي نمي کنم و ممنون هم هستم و اين حرفها دليل نمي شود که کارهاي خوب قاليباف را نبينم.
من و امثال من مثل بعضي ها نيستيم که کارهاي رييس جمهور قانوني کشور را نبينيم و بعد از 8 سال تلاش و کار و کار طوري در بحث هاي انتخاباتي از احمدي نژاد حرف بزنيم که انگار نه انگار اين همه آباداني و عزت براي کشور به همراه داشت و حالا چون در جايي اشتباهي کرده همه کارهايش را ناديده بگيريم و آنقدر بي انصافانه در موردش حرف بزنيم که هر آدم باانصاف و قدرشناس و دينداري آزرده شود. و حتي همين آقاي قاليباف و خيلي هاي ديگر در جاهايي از صحبتهايشان و در خلال حرفهاي انتخاباتي فراموش مي کنند که شهردار همين دولت بوده اند و با کمک همين دولت توانستند اين کارها را بکنند و اگر مثلا در دولت خاتمي بودند مي ديديم که چقدر مي توانستند کارهايشان را عملي کنند.
( برچسب طرفدار جريان انحرافي و موافق بعضي کارهاي جنجال برانگيز رييس جمهور بودن به بنده نزنيد که هر کسي قد سرسوزني انصاف و قدرشناسي بلد باشد و کمي ديندار، اينگونه بي رحمانه از احمدي نژاد حرف نمي زند. به طوري که انگار از يک دشمن خوني حرف مي زنند. حتي همين دوستان حزب اللهي و طرفدار ولايت که زهي خيال باطل! مومن باشي و اينگونه بي رحمانه به کسي که محسناتش براي اين ملک و ملت بيشتر از خطاهايش بوده بتازي؟!)
چيزي که من را وادار به نوشتن اين متن کرد اينست که مي گويند جليلي برنامه اي ندارد و قاليباف پر از برنامه است. جليلي را کساني به ميدان آورده اند و اصلا به درد رياست جمهوري نمي خورد ولي برعکس قاليباف کاملا مي داند چه قرار است بکند!!!!!!
معذرت مي خواهم ولي به شعورتان شک مي کنم. جداً ميگم!
مي گويند ما چيزي از حرفهاي جليلي دستگيرمان نمي شود! آدم هايي اين حرف را مي زنند که به سواد و خير خواه بودنشان ايمان داشتم. چطور مي شود که وقتي قاليباف مي گويد من فلان کار را مي کنم، برنامه دارد و مديريتش در شهرداري و نيروي انتظامي را مثال مي زند ولي وقتي جليلي از گفتمان انقلاب که باعث پيشرفت و عزت است حرف مي زند و نمونه هاي عيني ذکر مي کند، حرف نزده است و چيزي دستگيرتان نمي شود؟؟ چون شهردار و فرماندار و رييس و وزير و وکيل و چه و چه نبوده حرفهايش ملاک نيست؟ چون پل و سد و خانه و جاده و اتوبان نساخته بايد گفت فقط حرف مي زند؟
اگر جليلي حرف هايش و از گفتمان انقلاب حرف زدنش تنها حرف است و نظريه، پس کنترل کردن بازار ارز هم فقط و فقط حرف است و تمام. که از نظر خيلي ها واقعا حرف است و سخن گزافي است!
جليلي در همه زمينه هاي اقتصادي و فرهنگي و علمي و روابط خارجي و چگونگي برخورد با همه اين مسائل نظريه هاي قوي مي دهد و راهکار ارائه مي دهد. مي گويند تنها نظريه ارائه مي دهد.
سوال من از دوستان اين است که کسي که نظريه هايش اينقدر قوي و پايه اي است آيا راه حلي برايشان ندارد؟ کسي که گفتمان انقلاب اسلامي را پيش رويش گذاشته است و اين گفتمان هميشه جواب داده و هر جا و هر وقت پيشرفت و عزتي بوده از برکت همين گفتمان و عمل به آن بوده است، نمي داند که چگونه از اين گفتمان استفاده کند؟!
شما تنها "کلمه"گفتمان را مي بينيد که اينطور برداشت مي کنيد و مي گوييد با گفتمان که نمي شود کشور را اداره کرد يا نه، "مرام و منش"گفتمان را ؟ کدام را؟ فکر کنم چون اسمش گفتمان است و در زمينه گفت و گو است، اسم را چسبيده ايد و بي خيال پتانسيل و اهداف بلندپايه نهفته در آن شده ايد!!؟
از بعضي بچه هاي حزب اللهي تعجب مي کنم که چطور متوجه نمي شوند کسي که "گفتمان انقلاب اسلامي"را مدام تکرار مي کند و در همه زمينه ها با توجه به آن پيش مي رود و حرف مي زند چطور مي تواند برنامه اي نداشته باشد و چطور فکر مي کندد چون کار اجرايي نکرده است پس فقط حرف مي زند!!
چون از گوشت و مرغ و پنير و کره و بنزين در حرفهايش استفاده نمي کند نمي داند چه قرار است بکند؟ چون زير ساختي و بنيادي تر از اين حرفهاي سطحي و چشم و گوش پر کن حرف مي زند پس نمي تواند مشکلات را برطرف کند؟؟؟ عجب!
دوستان! بچه ها! رفقا! رقبا!!
جليلي تنها کانديدايي است که در اين برهه حساس، ايران بهش نياز داره. اتفاقا من هم شناختي ازش نداشتم و با همين حرفها و نظريه ها شناختمش. جليلي در حرفهايش از نظام سازي حرف مي زند. از کار اصولي بر مبني دين و آموزه هاي ديني که گفتمان انقلاب هم همينه. وقتي همه اينها با هم باشد پول و ثروت و پيشرفت و عدالت هم هست. اما نه پول و ثروتي که آخرش ختم شود به بحران اقتصادي. از رييس جمهور آيندتون چي مي خوايد؟ همين که همش از اقتصاد حرف بزند و در مسائل سطحي جامعه بماند و افق انقلاب و اهداف انقلاب هم در همين مسائل آبگوشت خياري برايش معني پيدا بکند کافيست؟
من نمي گم مشکلات شديد اقتصادي که روغن مردم را در آورده مسائل پيش پا افتاده ايست و اهميت ندارد ولي مي گويم اهداف و چشم اندازي که در حرفهاي جليلي است خيلي راهبردي تر و پايدارتر است. اقتصاد مقاومتي را هم شامل مي شود.
ما بايد به فکر موقعيت جهاني ايران باشيم.
کمي ديدها و خواسته هامون رو گسترش بديم و بلند فکر کنيم. تمام اساتيد و تحليل گران مومن و انقلابي که دنيا و وقايع دنيا را رصد مي کنند همه بر اين نظرند که، دنيا از ما الگو مي خواهد. الگويي براي کارهاي اقتصادي، فرهنگي، ديني. الگوهاي غرب و نظام سلطه که ختم شد به بحران اقتصادي و جنبش 99 درصدي. ما مانده ايم. من و تو و ما.
پس حواسمان را جمع کنيم. آقاي قاليبافي که براي سياست خارجي هيچ برنامه اي ندارد(اگر هم داشته باشد و طبق تعريفي که خودش از سياست خارجي و مقابله با آن دارد باز هم هماني نيست که بايد باشد و ايران امروز و دنياي امروز به آن نياز دارد) و مطمئن نيستم با مسائل هسته اي و لاشخورهاي غربي که منتظر نشسته اند تا چه کسي رييس جمهور ميشود و چقدر مي توانند دوباره باج بگيرند و تو سر ما بزنند، چگونه برخورد مي کند و چقدر قرار است کوتاه بيايد، چگونه مي تواند اين کار عظيم را مديريت کند؟
اما سعيد جليلي که با غيرت و تعصب سر ميزه مذاکره مي نشيند و بعد از شهادت شهيد مجيد شهرياري عکسش را کنار خودش و جلوي چشم کاترين اشتون و تمام سردمداران جاني غرب مي گذارد و خاري مي شود در چشمشان، خوب نيست. چرا؟ چون نظريه مي دهد و کار عملي نديده ايم ازش و چه کاري عملي تر از اين؟ نکند فکر کرده ايد که مذاکره با غربي ها آن هم به اين شکل مقاومتي و استوار کار راحتي است؟ اين کار مديريت و فکر نمي خواهد؟ آيا فقط بايد جاده و اتوبان بسازد تا بگوييد کار مي تواند بکند؟
مثلا آقاي قاليباف که کار کرده است و جاده و شهر و اتوبان و پل ساخته است خودش شخصا بيل زده است؟؟!!
نه...مديريت کرده، خواسته است، فکر آباداني بوده است و اين کارها انجام شده. خودش که نرفته است با کارگرها کار کند و جاده بکند. مسئولانه عمل کرده است و کار خواسته و کار خوب تحويل گرفته.
مهم فکر و انديشه و توانايي و طرز فکر و خواستن يک مسئول است که بخواهد کاري براي مردمش انجام دهد.
و من فکر مي کنم جليلي کسي است که ديد بسيار وسيع و آرماني اي دارد و براي حل امور کشور در هر زمينه اي ولايي و مبارزانه برخورد مي کند و اين همان چيزي است که ايران در اين شرايط به آن نياز دارد.
اصلا يعني چي که کار اجرايي نداشته است؟ اين چه استدلالي است؟ اگر بخواهيم اينطوري نتيجه گيري کنيم که اصلا در اين 35 سال نبايد به هيچ کسي راي مي دايم! مثلا رييس جمهورهاي قبلي که کار اجرايي هم کرده بودند چه کردند براي ما؟(به غير از احمدي نژاد). مگر کار کردن و خواستن براي کار کردن به کار اجرايي کردن است؟ يعني اگر کسي کار اجرايي و عملياتي نکرده باشد و مدير شهرداري و فرمانداري اي نباشد نمي تواند برنامه ريزي و کار کند براي مردم؟!
اگر به اين حرفهاست اصلا حرفهاي هيچ کدوم از کانديداها حساب کردني نيست و نبايد راي بدهيم. مثلا 2 ساله اقتصاد را درست کردن و به ثبات رساندن يعني خيلي برنامه داشتن؟ از کجا معلوم که بتواند اين کار را بکند؟! ما که کار اقتصادي از قاليباف نديده ايم. اصلا با اين همه تحريم و دشمني از کجا معلوم بشود بازار ارز را کنترل کرد؟ چه تضميني است؟ مگر مي تواني؟
در ضمن چون جليلي وعده و وعيد بيهوده نمي دهد و مدت زمان معلوم نمي کند بي برنامه شد؟ آيا برنامه بقيه کانديداها يا همين آقاي قاليباف که اينقدر برنامه داشتنشان را سر ما مي کوبيد ديده ايد؟ نکند قبلا يه مملکت را با برنامه ها و وعده هاي ايشون اجرا کرده ايد و نتيجه گرفته ايد؟!!
از کجا معلوم که اين برنامه هايي که آقاي قاليباف براي اداره کشور دارد، بخصوص در زمينه مسائل اقتصادي، آخرش نشود يک اقتصاد ناپايدار؟! اصلا از کجا معلوم که به فرض مدتي هم اوضاع خوب شد و قيمت ها پايين آمد. آيا با اين مشي اقتصادي ايشون که آنچنان بوي زيربنايي بودن و مقاومتي بودن نمي دهد مي شود گفت که اقتصاد ما کاملا درست مي شود؟ از کجا معلوم اين اقتصاد ما را به سوي اقتصاد نظام سلطه نبرد؟ از کجا معلوم برنامه هاي ايشون براي ايراني که در پيچ تاريخي قرار دارد از همه لحاظ ايران را قوي کند و نه تنها ايران بلکه در آينده بتواند الگو بدهد به کشورهاي اسلامي و مظلومان جهان؟
حالا چون جليلي نه تنها در اقتصاد بلکه در همه زمينه ها زيربنايي و بسيجي وار و مقاومتي و متعهدانه و خالصانه حرف مي زند و سر کسي را شيره نمي مالد و کاملا حرف هايش نشانه برنامه ريزي بلند مدت براي آينده ايران و انقلاب اسلامي دارد، برنامه ندارد؟!
جليلي از اهدافش کوتاه نمي آيد و اين را ديده ايم و حرفهايش را هم شنيده ايم و اين تفکر، تفکر کسي است که اهل مبارزه است و ريشه اي حرف مي زند و ريشه اي کار مي کند. و در اين بين اگر کسي بگويد کو برنامه و کو کار اجرايي بايد اول برود از نامزد منتخب خودش هم همين سوال را بپرسد؟
و جالب اينجاست که وقتي از پاکي و سالم بودن جليلي حرف زده مي شود بعضي مي گويند جليلي چون پاک و سالم و نجيب است حيف است وارد پست رياست جمهوري شود و به درد اين کار نمي خورد و همان به که سالم و پاک بماند. انگار علني مي گويند که، ما رييس جمهور خوب و سالم نمي خواهيم . بايد که حتي اگر يک کم هم شده دروغ و دغل و ناسالمي و سياست بازي از نوع غربي بلد باشد. طوري حرف مي زنند که انگار پاک و نجيب بودن منافاتي دارد با رييس جمهور کشوري مثل ايران اسلامي بودن! بندگان خدا نجيب بودن و پاک بودن در ذهنشان مساوي است با نفهم بودن و سياست نداشتن و بي زبان بودن و ساده انديش بودن!!!! عجيب است! با زبان بي زباني اغراق مي کنند که فرد مورد نظرشان همچين خالصِ خالص هم نيست! ! براي نفي کردن جليلي زير آب خودشان را هم مي زنند!!
پس اگر به نجابت و سالم و صالح بودن است رهبر دوست داشتني ما با آن چهره نوراني و آرام اصلا به درد ولي فقيه بودن و نائب امام زمان بودن نمي خورد! با اين همه تصميم مدبرانه و کل جهان غرب را گيج و عصباني کردن! (قصد مقايسه ندارم. نگوييد دارد جليلي را با چه بزرگاني مقايسه مي کند. عقيده عده اي من را ياد همين مثال مي اندازد. )
اکثر طرفداران آقاي قاليباف تمام وعده هاي ايشان را به حساب برنامه داشتن و کارايي ايشان مي گذارند و سريعا آدم را به نيروي انتظامي و شهرداري ارجاع مي دهند ولي حرفهاي جليلي نشانه بي برنامه بودن و ندانستن او مي شود و من اين را درک نمي کنم!
همانقدر که حرفهاي قاليباف خوب و گوش نواز(!) است پس حرفهاي جليلي هم مي تواند اينگونه باشد. بخصوص براي کساني که به عمق اهداف و نظراتش بتوانند پي ببرند و فقط دنبال اين نباشند که چند بار کلمات مرغ و نان و گوشت و بنزين و مسکن را تکرار کرد!!
کساني که بتوانند با تمام وجود ظرفيت اجرايي و عملي نهفته در گفتمان انقلاب را بفمند و ايمان داشته باشند که تنها حرف نيست.
و موضوع ديگر اينکه آيا سازش نکردن و مقاومت کردن بر سر حقوق به حق اين ملت جرم است؟ آيا تسليم نشدن و استقامت کردن کار بدي است؟
پس چرا بعضي ها که خيلي هم ادعاي ولايت مدار بودنشان مي شود با اين کلمه مشکل دارند و وقتي به جليلي و دفاع از جليلي مي رسند يک جور اين کلمه را معنا مي کنند و در موردش حرف مي رنند و پاي صحبت هاي رهبري را به ميان مي آورند ولي وقتي به قاليباف مي رسد استعمال اين کلمه و به کار بردن فرمايشات رهبري حکم ديگري پيدا مي کند؟!( کمي به اين موضوع و دفاعيات و مغلطه کردن بعضي ها دقت کنيد)
و در آخر، من خواستم در مقابل حرف هايي که در مورد جليلي و اينکه برنامه اي ندارد، در حد بضاعتم دفاعي کرده باشم و يک مقايسه کوچکي بود بين دو فرد مطرح اين رقابت. و اين را جدي و صادقانه مي گويم که از مقايسه کردن هم خوشم نمي آيد و کلا جليلي را از نظر عمق و سطح اهداف و برنامه ها قابل مقايسه با قاليباف نمي دانم و در يک جمله جليلي را داراي روحيه بسيجي و بالطبع کارها و اعمال و اهداف بسيجي وار مي دانم ولي قاليباف و اعمال و حرفهايش را هر چقدر بالا پايين مي کنم چنين حس و استنباطي بهم دست نمي دهد. اما وقتي در بعضي سايت ها مي بينم که بعضي ها با چه تبختر و اعتماد بنفسي که حاکي از اين است که فقط قاليباف برنامه دارد و بهترين است، حرف مي زنند و جليلي را مي کوبند، لازم ديدم اين حرف ها را حداقل براي راحت شدن خيالم بنويسم. و متاسفانه آنهايي که خود را حزب اللهي ميدانند و زماني با مطالبشان عليه قاليباف گوش عالم را کر کرده بودند حال طوري هر صحبت و سياست و برنامه او را تحليل مي کنند و بر عکس حرفها و برنامه هاي جليلي را به بي برنامه بودن تعبير مي کنند که هاج و واج مانده ام.
من مي گويم اگر از صحبتهاي جليلي طوري برداشت مي شود که برنامه ندارد پس از صحبت هاي قاليباف چه برداشتي غير از اين مي توان کرد؟؟؟؟ اگر حرفهاي قاليباف نشان دهنده با برنامه بودن او است، باشد. پس جليلي هم برنامه دارد. چون در نيروي انتظامي و شهرداري کار نکرده يعني برنامه ندارد؟؟؟ چند خط بالاتر هم به اين موضوع اشاره کردم. اگر به فاصله چند خط فراموش کرده ايد برويد و دوباره بخوانيد!!
هر حرفي که قاليباف مي زند همان حرفها را بهتر و ولايي تر و انقلابي تر و اصولي تر و سازنده تر و پايدارتر و بامنطق تر و به دردِ حال و روزِ الانِ ايران خورتر و نظام ساز تر و کلان تر، جليلي مي گويد.
در تعجب و حيرتم از بعضي ها که چطور نمي توانند درک کنند؟؟؟؟؟!!!!
دو نظر شخصي و درد دل به کلام ساده و عاميانه و تمام:
1 جليلي براي آينده ايران و ايراني مثل کسي مي ماند که ماهي گيري را يادت مي دهد و قاليباف ماهي را برايت مي گيرد(در خوشبينانه ترين حالت!) . هر دو قصد کمک دارند ولي آن کجا و اين کجا.
2 حکومت کننده بر هر ملتي لايق همان مردم و به قولي آيينه تمام نماي همان ملت است. اگر مردم بخواهند در نون و پنير بمانند قاليباف را انتخاب مي کنند و اگر نگاهشان به افق باشد و گذر از اين پيچ تاريخي و ارائه الگو براي مظلومان جهان، جليلي را.